نمی دونم چرا
ولی احساس کردم باید یه چیزایی اینجا بنویسم بعد برم بخوابم
وقتی به گذشته فکر می کنم می بینم خیلی اشتباها کردم
من بر عکس اون ادم هایی که میگن باید گذشته رو فراموش کردم معتقدم باید با گذشته زندگی
کرد چون قسمتی از گذشته اینده ما رو می سازه
متاسفانه باید اعتراف کنم بعد چند سال عشق عاشقی شکست خوردم
الان چند ماهی از این ماجرا می گذره اما سایه سنگین این شکست تو زندگیم حس می کنم
نه خود کشی کردم نه معتاد شدم نه دیوونه شدم نه تهدیدش کردم نه عکساشو پخش کردم
ادم وقتی یه بچه گربه ۳ روز پیش خودش نگه می داره بهش وابسته می شه چه برسه به اینکه
طرف مقابل یه انسان باشه
این چند سالی که باهاش بودم همش بد نبوده روزای خوبی هم باهاش داشتم تو روزای بدشم
با اون احساس خوبی داشتم (یادش یه خیر)
به قول یکی از بچه که گفت امیر عشق عاشقی مال کتاباست
اون موقع نفهمیدم چی میگه ولی الان این جمله رو حس می کنم ...
سلام
واسه کتابا نیست
خیلیا عاشق می شن ولی خدا کنه هیچکس نشه